املاک صنعتی پایتخت جامع ترین مرکزاطلاعات املاک در کشور
جاده مخصوص و قدیم کرج ، مرکز شهر ، غرب تهران، مرکز شهر ،
خرید و فروش ، رهن و اجاره انواع ملک شامل :
انبار ، سالن ، سوله ، کارگاه ، کارخانه ، اداری ، تجاری ، فروش کارخانه ، انبارهای مواد غذایی ، آرایشی بهداشتی ، دارویی ،
فروشگاههای اینترنتی ، انبار کالاهای بازرگانی ، انبارهای عمومی و اختصاصی ، کارخانجات تولید غذایی و صنعتی ،
کترینگ آشپزخانه صنعتی ، تالار و باغ تالار ، باغ و باغچه ، تعمیرگاه ، کارواش ، نمایندگی ، سالن فیلمبرداری و همایش ،
انبار سنگ کاشی سرامیک مصالح و آهن آلات ، زمینهای کشاورزی و صنعتی.
www.paytakhtmelk.ir
www.sulesara.ir
۰۲۱۶۶۱۸۸۸۵۳ – ۰۲۱۴۴۵۲۲۰۵۷
۰۹۱۲۲۹۶۷۸۳۹ افشار
(درصورت تمایل فایل فروش یا اجاره مشخصات را به شماره 09122967839 واتساپ یا تلگرام نمایید)
بررسی حقوقی دعوای خیانت در امانت
جرم خيانت در امانت مانند جرایمي همچون قتل، سرقت، كلاهبرداري و ... از گذشتههاي دور در جوامع بشر به چشم ميخورد.
احادیث و روايات زيادي از بزرگان دين و عقلاي جامعه وجود دارد كه انسانها را به رعايت امانتداري سفارش كرده و امر به رد امانت (بازگرداندن آن بدون كم و كاست) ميكند. خداوند در آيه 58 سوره نساء مردم را به رساندن امانتها به صاحبان آنها امر فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَميعاً بَصيراً. خدا به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید. آنچه خدا شما را به آن پند مىدهد نیکوست. به راستى که خدا شنوا و بیناست.»
خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي
ماده 674 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامي مصوب سال 1375 مقرر داشته است «هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول يا نوشتههايي از قبل سفته، چك، قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وكالت يا هر كار با اجرت يا بياجرت به كسي داده شد و بنابر اين بوده است كه اشياي مذكور مسترد شود يا به مصرف معيني برسد و شخصي كه آن اشياء نزد او بوده، آنها را به ضرر مالكان يا متصرفان آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود كند، به حبس از 6 ماه تا 3 سال محكوم خواهد شد.»
منقول يا غيرمنقول
اشيايي كه انتقال آنها از محلي به محل ديگر ممكن باشد بدون اينكه به خود اشيا يا محل استقرار آنها خرابي وارد شود، منقول هستند مانند. اتومبيل، كتاب و ... و مالي كه از محلي به محل ديگر قابل نقل و انتقال نباشد، غيرمنقول است؛ خواه استقرار آن ذاتي باشد (مانند زمين يا كوه) يا به دليل عمل انسان، با انتقال آن، در خود مال يا محل آن خرابي يا نقش ايجاد شود. (مثل خانه)
سفته، چك و قبوض
چك و سفته اسنادي تجاري هستند كه در داد و ستند به كار ميروند؛ همچنين است برات. قبوض جمع كلمه قبض است مانند رسيدهاي تحويل كالا، جنس، پول و غيره.
اجاره، امانت و رهن
اجاره، امانت و رهن عقودي هستند كه مردم روابط معاملاتي خود را در قالب آنها تنظيم و انشا ميكنند. براي مثال، اشخاص جهت استفاده از منافع يك مغازه تجاري يا مكان مسكوني مبادرت به انشاي عقد اجاره ميكنند. يكي از اشتباهاتي كه ممكن است در بحث جرم خيانت در امانت به وجود آيد، اين است كه عدهاي گمان كنند براي تحقيق اين جرم حتماً بايد عقد يا قراردادي وجود داشته باشد؛ يعني براي محكوم كردن كسي به ارتكاب جرم خيانت در امانت، شاكي باید اثبات كند كه با متهم عقد امانت يا اجاره يا ... منعقد كرده است.
براي رفع اين اشتباه، قانونگذار از عبارت «يا هر كار با اجرت یا بیاجرت» استفاده كرده است. براي مثال اگر شخصي براي كمك به دوستش در اسبابكشي منزل عنوان كند كه بدون هيچ دستمزدي مال او را با وانت خود جابهجا خواهد كرد ولي به جاي تحويل اجناس، آنها را به فروش برساند، مرتكب جرم خيانت در امانت شده است، بدون آن كه بين آن دو قرارداد يا عقدي وجود داشته باشد.
استعمال كردن
استعمال به معنای مصرف كردن يا استفاده كردن از مال مورد امانت است. براي مثال شخصي اتومبيل خود را به دوستش امانت ميدهد تا در پاركينگ منزل خودش از آن نگهداري كند ولي دوست وي از آن اتومبيل براي مسافركشي استفاده ميكند.
تصاحب
تصاحب يعني شخص امين به جاي انجام وظيفه اصلياش، رفتاري با مال مورد امانت كند كه مال ديگري را از آن خود بداند و با آن طوري رفتار كند كه ديگران گمان كنند او مالك مال است.
براي مثال شخصي فرش دستباف خود را به امانت به دوستش ميدهد ولي دوست وي آن را به فروش ميرساند.
اتلاف
اتلاف به معنای تلف كردن يا نابود كردن مال مورد امانت و يكي ديگر از گونههاي خيانت در امانت است. از بين بردن مال مورد امانت به شكلهاي گوناگون متصور است مانند اينكه امين مال مورد امانت را که يك چك است، پاره ميكند يا آتش ميزند.
مفقود كردن
ممكن است امين بدون آن كه مال مورد امانت را تصاحب يا استفاده يا تلف كند، اقدامي انجام دهد كه مالك قادر به دستيابي به مالش نباشد. براي مثال امين انگشتر وجود دارد، ولي دسترسي به آن براي مالك امكانپذير نباشد.
البته بايد توجه داشت كه در اين حالت براي اينكه خيانت در امانت صورت گرفته باشد، بايد امين مال را عمداً مفقود كند.
در صورتي كه اگر بر اثر بياحتياطي انگشتر از دستش رها شده باشد و داخل چاه بيفتد، نميتوان او را به جرم خيانت در امانت تحت تعقيب قرار داد.
شرايط سپردن مال اماني
به گزارش معاونت فرهنگی قوهقضاییه، براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد توسط مالك يا متصرف قانوني به امين سپرده شود.
بنابراین اگر شخصي مالي را پيدا کند و در آن تصرفاتي عليه مالك انجام دهد، جرم خيانت در امانت محقق نميشود زيرا آن مال به شخص يابنده سپرده نشده است.
حتي اگر مالي به امين سپرده شود ولي او فوت كند و ورثهاش در آن مال اماني تصرفاتي به نفع خود كنند، مرتكب جرم خيانت در امانت نشدهاند زيرا مال به آنها سپرده نشده است.
ولي عكس قضيه صادق نيست يعني اگر امانتگذار پس از سپردن مال به امين فوت كند و امين مال را به ضرر ورثه امانتگذار تصرف و تصاحب كند، جرم خيانت در امانت محقق ميشود زيرا عنصر سپردن وجود دارد.
همچنين سپردن مال بايد از راههاي قانوني صورت گرفته باشد. بنابراین اگر سارق مال مسروقه را نزد ديگري به امانت بگذارد و امين به جاي بازگرداندن مال، آن را به ضرر سارق به صاحب اصلي كالا يا دولت بدهد يا اصلاً از آن به نفع خود استفاده كند، مرتكب جرم خيانت در امانت نشده است.
پرسشی كه در اينجا پيش ميآيد، آن است كه اگر دو نفر به طور شراكتي مالك مال مشاعي باشند و يكي از آنها كه مال به امانت به او سپرده شده است، آن را به نفع خود تصاحب كند، آیا قابل تعقيب است؟ پاسخ اين است:
فرض كنيد عدهاي يك قطعه زمين را مشاعاً شريك هستند و تمام شركا مال را به امانت به يك نفر از ميان خودشان ميسپارند ولي او آن مال را به نفع خود تصاحب كرده و ميفروشد يا به اجاره واگذار ميكند. در اينجا دو نظر وجود دارد:
1- عدهاي از علماي حقوق اعتقاد دارند كه در اينجا جرمي محقق نميشود زيرا هر جزء از مال مشاع متعلق به تمام شركاء از جمله همين شريك است
2- عدهاي هم اعتقاد دارند اين شخص مالك تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحيح است و اقدام او نسبت به سايرين عملي مجرمانه محسوب ميشود.
به نظر ميرسد كه نظر دوم با منطق و عدالت سازگارتر باشد. ولي در عين حال بين قضات نيز چنين اختلاف نظرهايي وجود دارد. به همين جهت است كه در عمل با برخوردهايي دوگانه با موضوع مواجه هستيم.
مساله ديگر آن است كه گاهي اوقات امين خود را در تصرف مال اماني ذيحق دانسته و به خود اجازه دخل و تصرف در آن ميدهد.
فرض كنيد شخص (الف) مبلغ دو ميليون ريال نزد شخص (ج) به امانت ميگذارد تا پس از دو هفته به وي بازگرداند ولي او در پايان مهلت از بازگرداندن وجه به (الف) خودداري ميكند با اين استدلال كه (الف) به او مبلغ سه ميليون ريال بدهكار است. به عبارت ديگر او مدعي «داشتن حق بر گردن (الف)» ميشود. آيا در اين صورت شخص (ج) بازهم قابل تعقيب است؟
نظر غالب آن است كه (ج) فاقد سوءنيت بوده و در واقع با اين عمل قصد احقاق حق دارد و به اصلاح (تقاص) ميكند.
پرسش دیگری که مطرح میشود، این است که براي تعقيب مرتكب جرم خيانت در امانت بايد به كدام دادسرا يا دادگاه رجوع كرد؟
در پاسخ باید گفت که فرض كنيد شخص (الف) يك قطعه فرش را در تهران به شخص (ج) به امانت ميسپارد تا چند روز بعد به او برگرداند. شخص (ج) نيز آن را در شيراز ميفروشد. آنچه مسلم است (ج) در شيراز مرتكب جرم شده زيرا مال مورد امانت در اين شهر فروخته شده و جرم زماني محقق شده كه مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است؛ بنابراين در اين مورد بايد به دادگاهي در شهر شيراز كه جرم در حوزه آن واقع شده است، مراجعه كرد.
مطالبه جهیزیه
معمولاً بعد از تحقق اختلاف بين زن و شوهر، زوجه براي مطالبه جهيزيه، عليه شوهر شكايت خيانت در امانت طرح ميكند. در خصوص اینکه آيا شوهر تحت اين عنوان قابل تعقيب است یا خیر، باید عنوان کرد که جهيزيه در ايام ازدواج معمولاً در اختيار زوجه است و مورد استفاده زن و شوهر قرار ميگيرد. بنابراين به هيچ وجه نميتوان شوهر را امانتدار جهيزيه دانست. در اين مورد زن براي مطالبه جهيزيه بايد دادخواست مطالبه را به دادگاه حقوقي تقديم كند تا به حق خود برسد.
خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي
ماده 674 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامي مصوب سال 1375 مقرر داشته است «هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول يا نوشتههايي از قبل سفته، چك، قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وكالت يا هر كار با اجرت يا بياجرت به كسي داده شد و بنابر اين بوده است كه اشياي مذكور مسترد شود يا به مصرف معيني برسد و شخصي كه آن اشياء نزد او بوده، آنها را به ضرر مالكان يا متصرفان آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود كند، به حبس از 6 ماه تا 3 سال محكوم خواهد شد.»
منقول يا غيرمنقول
اشيايي كه انتقال آنها از محلي به محل ديگر ممكن باشد بدون اينكه به خود اشيا يا محل استقرار آنها خرابي وارد شود، منقول هستند مانند. اتومبيل، كتاب و ... و مالي كه از محلي به محل ديگر قابل نقل و انتقال نباشد، غيرمنقول است؛ خواه استقرار آن ذاتي باشد (مانند زمين يا كوه) يا به دليل عمل انسان، با انتقال آن، در خود مال يا محل آن خرابي يا نقش ايجاد شود. (مثل خانه)
سفته، چك و قبوض
چك و سفته اسنادي تجاري هستند كه در داد و ستند به كار ميروند؛ همچنين است برات. قبوض جمع كلمه قبض است مانند رسيدهاي تحويل كالا، جنس، پول و غيره.
اجاره، امانت و رهن
اجاره، امانت و رهن عقودي هستند كه مردم روابط معاملاتي خود را در قالب آنها تنظيم و انشا ميكنند. براي مثال، اشخاص جهت استفاده از منافع يك مغازه تجاري يا مكان مسكوني مبادرت به انشاي عقد اجاره ميكنند. يكي از اشتباهاتي كه ممكن است در بحث جرم خيانت در امانت به وجود آيد، اين است كه عدهاي گمان كنند براي تحقيق اين جرم حتماً بايد عقد يا قراردادي وجود داشته باشد؛ يعني براي محكوم كردن كسي به ارتكاب جرم خيانت در امانت، شاكي باید اثبات كند كه با متهم عقد امانت يا اجاره يا ... منعقد كرده است.
براي رفع اين اشتباه، قانونگذار از عبارت «يا هر كار با اجرت یا بیاجرت» استفاده كرده است. براي مثال اگر شخصي براي كمك به دوستش در اسبابكشي منزل عنوان كند كه بدون هيچ دستمزدي مال او را با وانت خود جابهجا خواهد كرد ولي به جاي تحويل اجناس، آنها را به فروش برساند، مرتكب جرم خيانت در امانت شده است، بدون آن كه بين آن دو قرارداد يا عقدي وجود داشته باشد.
استعمال كردن
استعمال به معنای مصرف كردن يا استفاده كردن از مال مورد امانت است. براي مثال شخصي اتومبيل خود را به دوستش امانت ميدهد تا در پاركينگ منزل خودش از آن نگهداري كند ولي دوست وي از آن اتومبيل براي مسافركشي استفاده ميكند.
تصاحب
تصاحب يعني شخص امين به جاي انجام وظيفه اصلياش، رفتاري با مال مورد امانت كند كه مال ديگري را از آن خود بداند و با آن طوري رفتار كند كه ديگران گمان كنند او مالك مال است.
براي مثال شخصي فرش دستباف خود را به امانت به دوستش ميدهد ولي دوست وي آن را به فروش ميرساند.
اتلاف
اتلاف به معنای تلف كردن يا نابود كردن مال مورد امانت و يكي ديگر از گونههاي خيانت در امانت است. از بين بردن مال مورد امانت به شكلهاي گوناگون متصور است مانند اينكه امين مال مورد امانت را که يك چك است، پاره ميكند يا آتش ميزند.
مفقود كردن
ممكن است امين بدون آن كه مال مورد امانت را تصاحب يا استفاده يا تلف كند، اقدامي انجام دهد كه مالك قادر به دستيابي به مالش نباشد. براي مثال امين انگشتر وجود دارد، ولي دسترسي به آن براي مالك امكانپذير نباشد.
البته بايد توجه داشت كه در اين حالت براي اينكه خيانت در امانت صورت گرفته باشد، بايد امين مال را عمداً مفقود كند.
در صورتي كه اگر بر اثر بياحتياطي انگشتر از دستش رها شده باشد و داخل چاه بيفتد، نميتوان او را به جرم خيانت در امانت تحت تعقيب قرار داد.
شرايط سپردن مال اماني
به گزارش معاونت فرهنگی قوهقضاییه، براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد توسط مالك يا متصرف قانوني به امين سپرده شود.
بنابراین اگر شخصي مالي را پيدا کند و در آن تصرفاتي عليه مالك انجام دهد، جرم خيانت در امانت محقق نميشود زيرا آن مال به شخص يابنده سپرده نشده است.
حتي اگر مالي به امين سپرده شود ولي او فوت كند و ورثهاش در آن مال اماني تصرفاتي به نفع خود كنند، مرتكب جرم خيانت در امانت نشدهاند زيرا مال به آنها سپرده نشده است.
ولي عكس قضيه صادق نيست يعني اگر امانتگذار پس از سپردن مال به امين فوت كند و امين مال را به ضرر ورثه امانتگذار تصرف و تصاحب كند، جرم خيانت در امانت محقق ميشود زيرا عنصر سپردن وجود دارد.
همچنين سپردن مال بايد از راههاي قانوني صورت گرفته باشد. بنابراین اگر سارق مال مسروقه را نزد ديگري به امانت بگذارد و امين به جاي بازگرداندن مال، آن را به ضرر سارق به صاحب اصلي كالا يا دولت بدهد يا اصلاً از آن به نفع خود استفاده كند، مرتكب جرم خيانت در امانت نشده است.
پرسشی كه در اينجا پيش ميآيد، آن است كه اگر دو نفر به طور شراكتي مالك مال مشاعي باشند و يكي از آنها كه مال به امانت به او سپرده شده است، آن را به نفع خود تصاحب كند، آیا قابل تعقيب است؟ پاسخ اين است:
فرض كنيد عدهاي يك قطعه زمين را مشاعاً شريك هستند و تمام شركا مال را به امانت به يك نفر از ميان خودشان ميسپارند ولي او آن مال را به نفع خود تصاحب كرده و ميفروشد يا به اجاره واگذار ميكند. در اينجا دو نظر وجود دارد:
1- عدهاي از علماي حقوق اعتقاد دارند كه در اينجا جرمي محقق نميشود زيرا هر جزء از مال مشاع متعلق به تمام شركاء از جمله همين شريك است
2- عدهاي هم اعتقاد دارند اين شخص مالك تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحيح است و اقدام او نسبت به سايرين عملي مجرمانه محسوب ميشود.
به نظر ميرسد كه نظر دوم با منطق و عدالت سازگارتر باشد. ولي در عين حال بين قضات نيز چنين اختلاف نظرهايي وجود دارد. به همين جهت است كه در عمل با برخوردهايي دوگانه با موضوع مواجه هستيم.
مساله ديگر آن است كه گاهي اوقات امين خود را در تصرف مال اماني ذيحق دانسته و به خود اجازه دخل و تصرف در آن ميدهد.
فرض كنيد شخص (الف) مبلغ دو ميليون ريال نزد شخص (ج) به امانت ميگذارد تا پس از دو هفته به وي بازگرداند ولي او در پايان مهلت از بازگرداندن وجه به (الف) خودداري ميكند با اين استدلال كه (الف) به او مبلغ سه ميليون ريال بدهكار است. به عبارت ديگر او مدعي «داشتن حق بر گردن (الف)» ميشود. آيا در اين صورت شخص (ج) بازهم قابل تعقيب است؟
نظر غالب آن است كه (ج) فاقد سوءنيت بوده و در واقع با اين عمل قصد احقاق حق دارد و به اصلاح (تقاص) ميكند.
پرسش دیگری که مطرح میشود، این است که براي تعقيب مرتكب جرم خيانت در امانت بايد به كدام دادسرا يا دادگاه رجوع كرد؟
در پاسخ باید گفت که فرض كنيد شخص (الف) يك قطعه فرش را در تهران به شخص (ج) به امانت ميسپارد تا چند روز بعد به او برگرداند. شخص (ج) نيز آن را در شيراز ميفروشد. آنچه مسلم است (ج) در شيراز مرتكب جرم شده زيرا مال مورد امانت در اين شهر فروخته شده و جرم زماني محقق شده كه مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است؛ بنابراين در اين مورد بايد به دادگاهي در شهر شيراز كه جرم در حوزه آن واقع شده است، مراجعه كرد.
مطالبه جهیزیه
معمولاً بعد از تحقق اختلاف بين زن و شوهر، زوجه براي مطالبه جهيزيه، عليه شوهر شكايت خيانت در امانت طرح ميكند. در خصوص اینکه آيا شوهر تحت اين عنوان قابل تعقيب است یا خیر، باید عنوان کرد که جهيزيه در ايام ازدواج معمولاً در اختيار زوجه است و مورد استفاده زن و شوهر قرار ميگيرد. بنابراين به هيچ وجه نميتوان شوهر را امانتدار جهيزيه دانست. در اين مورد زن براي مطالبه جهيزيه بايد دادخواست مطالبه را به دادگاه حقوقي تقديم كند تا به حق خود برسد.