تاثیر حکم کیفری بر اعتبار قراردادها
بعد از تنظیم قرارداد ممکن است فروشنده و خریدار دچار اختلاف شوند که معمولاً این اختلافات ناشی از عهدشکنی و مسئولیت قراردادی است و جنبه حقوقی دارد. یعنی در دادگاه حقوقی به آن رسیدگی میشود. اما گاهی این دعاوی و اختلافات جنبه کیفری به خود میگیرد؛ بهطوری که یک طرف از طرف دیگر شکایت کیفری میکند یا پای شکایت کیفری اشخاص ثالث و دولت هم مطرح میشود. اکنون پرسش این است که تاثیر حکم کیفری بر اعتبار قراردادها چیست؟
حکم کیفری ممکن است موجب بطلان قرارداد یا تحقق خیار فسخ شود یا حتی هیچ تاثیری بر اعتبار قرارداد نداشته باشد. نکته مهم این است که حکم کیفری فی نفسه موثر بر صحت و نفوذ یک قرارداد نیست و موضوعیت ندارد و قاعده نیست. بلکه صرفاً میتواند اثباتکننده این باشد که قرارداد منعقدشده مصداقی از قواعد عمومی بطلان یا عدم نفوذ یا فسخ قراردادها در حقوق مدنی است.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع فروش مال غیر و خرید مال غیر
اگر کلاهبرداری در معامله از نوع انتقال مال غیر بوده و مالک از فروشنده (کلاهبردار) شکایت کرده باشد، یقیناً موجب بطلان قرارداد است. چرا که یکی از شرایط موضوع معامله در بند ۳ ماده ۱۹۰ قانون مدنی، مالک بودن است که در این فرض مالک صراحتاً با طرح شکایت کیفری، عدم رضایت خود را به معامله اعلام داشته است و نتیجتاً قرارداد باطل میشود.
اگر خریدار شکایت کلاهبرداری مطرح کرده و حکم کیفری صادر شود، هرچند به لحاظ تئوری، امکان تایید مالک و تنفیذ قرارداد وجود دارد؛ اما در عمل حکم کیفری مانع تاثیر اعلام رضایت مالک است. چراکه خود مالک هم ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع فروش مالش، تکلیف به ارسال اظهارنامه مالکیت خود به خریدار دارد و در غیر این صورت معاون در جرم است. لذا مجالی برای تنفیذ و تایید معامله کلاهبردار توسط مالک باقی نمیماند تا بحث تنفیذ عقد فضولی مطرح شود. بنابراین حکم کلاهبرداری از خریدار نیز موجب بطلان عقد است و نوبت به تنفیذ و تایید عقد توسط مالک نمیرسد.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع تدلیس اساسی در موضوع قرارداد
اگر تدلیس در موضوع قرارداد اساسی باشد مثل فروش ساعت بدلی به جای طلا، موجب تحقق کلاهبرداری و بطلان قرارداد به علت فقدان موضوع قرارداد است. اگر تدلیس جزئی باشد همچون پوشاندن عیب آشکار جنس مورد معامله، بعید است مشمول کلاهبرداری باشد و به فرض که حکم کلاهبرداری صادر شود باید موجب تحقق خیار تدلیس باشد؛ نه بطلان قرارداد. البته در عمل دادگاه حقوقی به استناد حکم کلاهبرداری و شکایت کیفری فریب در معامله، حکم به بطلان بیع میدهد. چراکه فرض میکند که حکم کلاهبرداری کاشف از این است که تدلیس اساسی بوده است.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع تبانی بر تنظیم قرارداد مقدم
اگر دو نفر با هم یک قرارداد با تاریخ جلوتر به طور صوری تنظیم کنند تا بدین وسیله مال دیگری را به چنگ بیاورند، عمل آنها مصداق کلاهبرداری است. صدور حکم کلاهبرداری در این موارد کاشف از صوری بودن قرارداد مقدم و فقدان قصد انجام معامله است و بر این اساس قرارداد باطل میشود.
حکم کیفری معامله صوری به قصد فرار از ادای دین
معامله به قصد فرار از ادای دین جرم است. ولی به شرطی موجب بطلان قرارداد میشود که دادگاه کیفری، صوری بودن معامله را هم احراز کرده باشد. در این صورت احراز صوری بودن در حکم کیفری برای دادگاه حقوقی لازمالاتباع است و قرارداد به علت فقدان قصد، محکوم به بطلان است.
حکم کیفری خرید و فروش مشروبات الکلی
حکم کیفری معاملاتی که موضوع آن خود مشروبات الکلی است، موجب بطلان قرارداد طبق بند ۳ ماده ۱۹۰ و ماده ۳۴۸ قانون مدنی است. همچنین اگر فردی به علت تولید و توزیع مشروبات الکلی محکوم شود، قراردادهای در ارتباط با تولید و توزیع مشروب مثل خرید دستگاه و مکان کارگاه و مواد اولیه و استخدام پرسنل و خرید انگور به دلیل کشف جهت نامشروع آن قراردادها طبق بند ۴ ماده ۱۹۰ قانون مدنی باطل میشود.
حکم کیفری ورشکستگی به تقلب
طبق ماده ۵۴۹ قانون تجارت و ماده ۶۷۰ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، ورشکستگی به تقلب جرم است. اگر محکومیت کیفری به علت تنظیم قراردادهای صوری تاجر با دیگری باشد، معامله به دلیل فقدان قصد باطل است و اگر قرارداد صوری نباشد و طرف قرارداد از قصد تاجر مطلع باشد و به عنوان معاونت در جرم محکوم شود، حکم کیفری کاشف از جهت نامشروع قرارداد و موجب بطلان قرارداد است.
حکم کیفری تبانی در معاملات دولتی
اگر طبق قانون مجازات تبانی در معاملات دولتی مصوب سال 1348، مسئول اداره دولتی به همراه طرف غیردولتی قرارداد هر دو محکوم شوند، در این صورت حکم کیفری کاشف از جهت نامشروع قرارداد و موجب بطلان عقد است. ولی اگر شخص غیر دولتی طرف قرارداد با کارمندان دولتی تبانی نکرده باشد و فقط کارمندان دولتی محکوم به تبانی با هم شوند، قرارداد صحیح است.
حکم کیفری جعلی یا امانی بودن چک عادی ثمن قرارداد
به گزارش ایران قرارداد، اگر خریدار بابت ثمن قرارداد یک فقره چک عادی صادر کرده و تحویل فروشنده کند و سپس مشخص شود که چک جعلی یا امانی است، در این صورت قرارداد صحیح است و حکم کیفری اثبات جعلیت یا امانی بودن چک ثمن نمیتواند دلیل بر بطلان بیع باشد. چرا که ثمن در ذمه خریدار است و چک عادی صرفاً وسیله پرداخت ثمن است و به فرض هم که جعلی یا امانی باشد، باز هم تعهد به پرداخت ثمن در ذمه خریدار است. به همین دلیل حتی عنوان کلاهبرداری هم در این معامله تحقق پیدا نمیکند. در واقع خریدار در این فرض فروشنده را صرفاً از مزیت داشتن سند تجاری چک محروم کرده و این کلاهبرداری نیست. البته اگر چک ثمن چک بانکی باشد، موضوع کلاهبرداری است و معامله باطل است.
حکم کیفری ورشکستگی به تقصیر
طبق ماده ۵۴۳ قانون تجارت و ماده ۶۷۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، ورشکستگی به تقصیر جرم است. اگر محکومیت کیفری به علت تنظیم قراردادهای ناشیانه تاجر با دیگران باشد، کلیه قراردادها صحیح است. چرا که حکم کیفری خدشهای به ارکان صحت قرارداد وارد نکرده است.
حکم کیفری مجازات پیشفروشنده برای تنظیم قرارداد عادی پیشفروش
قانونگذار در ماده ۲۳ قانون پیشفروش ساختمان، پیشفروشنده را از تنظیم قرارداد پیشفروش به طور عادی منع کرده و برای آن مجازات در نظر گرفته است. حال آیا حکم کیفری پیشفروشنده موجب بطلان آن قرارداد هم هست؟ در پاسخ باید گفت به نظر نمیرسد که موجب بطلان قرارداد پیشفروش شود. چرا که با روح قانون پیشفروش که حمایت از پیشخریدار است سازگار نیست. بنابراین حکم کیفری مجازات پیشفروشنده نمیتواند بهانه طرح دادخواست ابطال قرارداد از ناحیه پیشفروشنده یا حتی پیشخریدار قرار گیرد.
حکم کیفری منع از صدور چک
اگر بر اساس ماده ۳۲ قانون جدید مجازات اسلامی، حکم کیفری ممنوع شدن صاحب دستهچک از صدور چک و ابطال برگههای سفید باقیمانده از دستهچک صادر شود و با این حال فرد محکومشده یکی از برگههای چک را در یک قرارداد بابت ثمن استفاده کند، آن قرارداد صحیح است و حکم کیفری نهی از صدور چک نمیتواند دلیل بر بطلان معامله باشد. چرا که ثمن در ذمه صادرکننده چک است و چک عادی صرفاً وسیله پرداخت ثمن است و به فرض هم که برگ سفید چک باطل شده باشد، باز هم ثمن در ذمه خریدار است. به همین دلیل حتی عنوان کلاهبرداری هم در این معامله تحقق پیدا نمیکند. در واقع خریدار در این فرض فروشنده را صرفاً از مزیت داشتن سند تجاری چک محروم کرده و این کلاهبرداری نیست.
حکم کیفری رشوه در قرارداد دولتی
حکم کیفری رشوه دادن یا رشوه گرفتن در راستای انعقاد یک قرارداد، مستقیماً به ارکان صحت قرارداد ارتباط پیدا نمیکند. نهی از رشوه گرفتن یا رشوه دادن جهت تنظیم یک قرارداد به تنهایی دال بر بطلان آن قرارداد از حیث قاعده نهی از معامله نیست.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع فروش مال غیر و خرید مال غیر
اگر کلاهبرداری در معامله از نوع انتقال مال غیر بوده و مالک از فروشنده (کلاهبردار) شکایت کرده باشد، یقیناً موجب بطلان قرارداد است. چرا که یکی از شرایط موضوع معامله در بند ۳ ماده ۱۹۰ قانون مدنی، مالک بودن است که در این فرض مالک صراحتاً با طرح شکایت کیفری، عدم رضایت خود را به معامله اعلام داشته است و نتیجتاً قرارداد باطل میشود.
اگر خریدار شکایت کلاهبرداری مطرح کرده و حکم کیفری صادر شود، هرچند به لحاظ تئوری، امکان تایید مالک و تنفیذ قرارداد وجود دارد؛ اما در عمل حکم کیفری مانع تاثیر اعلام رضایت مالک است. چراکه خود مالک هم ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع فروش مالش، تکلیف به ارسال اظهارنامه مالکیت خود به خریدار دارد و در غیر این صورت معاون در جرم است. لذا مجالی برای تنفیذ و تایید معامله کلاهبردار توسط مالک باقی نمیماند تا بحث تنفیذ عقد فضولی مطرح شود. بنابراین حکم کلاهبرداری از خریدار نیز موجب بطلان عقد است و نوبت به تنفیذ و تایید عقد توسط مالک نمیرسد.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع تدلیس اساسی در موضوع قرارداد
اگر تدلیس در موضوع قرارداد اساسی باشد مثل فروش ساعت بدلی به جای طلا، موجب تحقق کلاهبرداری و بطلان قرارداد به علت فقدان موضوع قرارداد است. اگر تدلیس جزئی باشد همچون پوشاندن عیب آشکار جنس مورد معامله، بعید است مشمول کلاهبرداری باشد و به فرض که حکم کلاهبرداری صادر شود باید موجب تحقق خیار تدلیس باشد؛ نه بطلان قرارداد. البته در عمل دادگاه حقوقی به استناد حکم کلاهبرداری و شکایت کیفری فریب در معامله، حکم به بطلان بیع میدهد. چراکه فرض میکند که حکم کلاهبرداری کاشف از این است که تدلیس اساسی بوده است.
حکم کیفری کلاهبرداری از نوع تبانی بر تنظیم قرارداد مقدم
اگر دو نفر با هم یک قرارداد با تاریخ جلوتر به طور صوری تنظیم کنند تا بدین وسیله مال دیگری را به چنگ بیاورند، عمل آنها مصداق کلاهبرداری است. صدور حکم کلاهبرداری در این موارد کاشف از صوری بودن قرارداد مقدم و فقدان قصد انجام معامله است و بر این اساس قرارداد باطل میشود.
حکم کیفری معامله صوری به قصد فرار از ادای دین
معامله به قصد فرار از ادای دین جرم است. ولی به شرطی موجب بطلان قرارداد میشود که دادگاه کیفری، صوری بودن معامله را هم احراز کرده باشد. در این صورت احراز صوری بودن در حکم کیفری برای دادگاه حقوقی لازمالاتباع است و قرارداد به علت فقدان قصد، محکوم به بطلان است.
حکم کیفری خرید و فروش مشروبات الکلی
حکم کیفری معاملاتی که موضوع آن خود مشروبات الکلی است، موجب بطلان قرارداد طبق بند ۳ ماده ۱۹۰ و ماده ۳۴۸ قانون مدنی است. همچنین اگر فردی به علت تولید و توزیع مشروبات الکلی محکوم شود، قراردادهای در ارتباط با تولید و توزیع مشروب مثل خرید دستگاه و مکان کارگاه و مواد اولیه و استخدام پرسنل و خرید انگور به دلیل کشف جهت نامشروع آن قراردادها طبق بند ۴ ماده ۱۹۰ قانون مدنی باطل میشود.
حکم کیفری ورشکستگی به تقلب
طبق ماده ۵۴۹ قانون تجارت و ماده ۶۷۰ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، ورشکستگی به تقلب جرم است. اگر محکومیت کیفری به علت تنظیم قراردادهای صوری تاجر با دیگری باشد، معامله به دلیل فقدان قصد باطل است و اگر قرارداد صوری نباشد و طرف قرارداد از قصد تاجر مطلع باشد و به عنوان معاونت در جرم محکوم شود، حکم کیفری کاشف از جهت نامشروع قرارداد و موجب بطلان قرارداد است.
حکم کیفری تبانی در معاملات دولتی
اگر طبق قانون مجازات تبانی در معاملات دولتی مصوب سال 1348، مسئول اداره دولتی به همراه طرف غیردولتی قرارداد هر دو محکوم شوند، در این صورت حکم کیفری کاشف از جهت نامشروع قرارداد و موجب بطلان عقد است. ولی اگر شخص غیر دولتی طرف قرارداد با کارمندان دولتی تبانی نکرده باشد و فقط کارمندان دولتی محکوم به تبانی با هم شوند، قرارداد صحیح است.
حکم کیفری جعلی یا امانی بودن چک عادی ثمن قرارداد
به گزارش ایران قرارداد، اگر خریدار بابت ثمن قرارداد یک فقره چک عادی صادر کرده و تحویل فروشنده کند و سپس مشخص شود که چک جعلی یا امانی است، در این صورت قرارداد صحیح است و حکم کیفری اثبات جعلیت یا امانی بودن چک ثمن نمیتواند دلیل بر بطلان بیع باشد. چرا که ثمن در ذمه خریدار است و چک عادی صرفاً وسیله پرداخت ثمن است و به فرض هم که جعلی یا امانی باشد، باز هم تعهد به پرداخت ثمن در ذمه خریدار است. به همین دلیل حتی عنوان کلاهبرداری هم در این معامله تحقق پیدا نمیکند. در واقع خریدار در این فرض فروشنده را صرفاً از مزیت داشتن سند تجاری چک محروم کرده و این کلاهبرداری نیست. البته اگر چک ثمن چک بانکی باشد، موضوع کلاهبرداری است و معامله باطل است.
حکم کیفری ورشکستگی به تقصیر
طبق ماده ۵۴۳ قانون تجارت و ماده ۶۷۱ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، ورشکستگی به تقصیر جرم است. اگر محکومیت کیفری به علت تنظیم قراردادهای ناشیانه تاجر با دیگران باشد، کلیه قراردادها صحیح است. چرا که حکم کیفری خدشهای به ارکان صحت قرارداد وارد نکرده است.
حکم کیفری مجازات پیشفروشنده برای تنظیم قرارداد عادی پیشفروش
قانونگذار در ماده ۲۳ قانون پیشفروش ساختمان، پیشفروشنده را از تنظیم قرارداد پیشفروش به طور عادی منع کرده و برای آن مجازات در نظر گرفته است. حال آیا حکم کیفری پیشفروشنده موجب بطلان آن قرارداد هم هست؟ در پاسخ باید گفت به نظر نمیرسد که موجب بطلان قرارداد پیشفروش شود. چرا که با روح قانون پیشفروش که حمایت از پیشخریدار است سازگار نیست. بنابراین حکم کیفری مجازات پیشفروشنده نمیتواند بهانه طرح دادخواست ابطال قرارداد از ناحیه پیشفروشنده یا حتی پیشخریدار قرار گیرد.
حکم کیفری منع از صدور چک
اگر بر اساس ماده ۳۲ قانون جدید مجازات اسلامی، حکم کیفری ممنوع شدن صاحب دستهچک از صدور چک و ابطال برگههای سفید باقیمانده از دستهچک صادر شود و با این حال فرد محکومشده یکی از برگههای چک را در یک قرارداد بابت ثمن استفاده کند، آن قرارداد صحیح است و حکم کیفری نهی از صدور چک نمیتواند دلیل بر بطلان معامله باشد. چرا که ثمن در ذمه صادرکننده چک است و چک عادی صرفاً وسیله پرداخت ثمن است و به فرض هم که برگ سفید چک باطل شده باشد، باز هم ثمن در ذمه خریدار است. به همین دلیل حتی عنوان کلاهبرداری هم در این معامله تحقق پیدا نمیکند. در واقع خریدار در این فرض فروشنده را صرفاً از مزیت داشتن سند تجاری چک محروم کرده و این کلاهبرداری نیست.
حکم کیفری رشوه در قرارداد دولتی
حکم کیفری رشوه دادن یا رشوه گرفتن در راستای انعقاد یک قرارداد، مستقیماً به ارکان صحت قرارداد ارتباط پیدا نمیکند. نهی از رشوه گرفتن یا رشوه دادن جهت تنظیم یک قرارداد به تنهایی دال بر بطلان آن قرارداد از حیث قاعده نهی از معامله نیست.